جدول جو
جدول جو

معنی حاجی حمزه - جستجوی لغت در جدول جو

حاجی حمزه
(حَ زَ)
قریه ای است بزرگ مرکز ناحیتی مرکب از هشت قریه در حدود ولایت قسطمونی در شمال غربی آماسیه بر ساحل رود قزل آیرماق. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
حاجی حمزه
(حَ زَ)
یکی از بزرگان زمان امیر شیخ حسن کوچک است. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 177 و 198 و حبط ج 2 ص 78 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

او راست: مجمع القواعد، بزبان ترکی در حساب، (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
موضعی کنار راه چالوس به شهسوار، میان ولی آباد و شهسوار، در 455500 گزی تهران. رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 24 و 125 و 151 و 154 شود
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان میان دورود شهرستان ساری، از توابع دهستان
فرهنگ گویش مازندرانی